امیر یک علاقهمند به کفشهای جوردن بود. او همیشه میخواست کفشهای جوردن را بپوشد و مثل مایکل جوردن، بازیکن محبوبش، باشکوه باشد. اما امیر در شهر حیدرآباد زندگی میکرد و کفشهای جوردن در ایران خیلی گران بودند. او فقط میتوانست از سایت جوردن عکسهای کفشهای جوردن را ببیند و برای خرید آنها آرزو کند.
امیر یک روز تصمیم گرفت که یک کاری کند که هیچ کس قبلاً نکرده بود. او تصمیم گرفت که با کفشهای جوردن سایز ۴۲ خود، یک قایق بسازد و با آن در رودخانه شهر قایقسواری کند. او فکر میکرد که این کار یک اثر هنری است و همچنین یک راه برای نشان دادن عشقش به کفشهای جوردن.
امیر با پساندازهایی که داشت، توانست دو جفت کفش جوردن وان را از دیجی کالا بخرد. این کفشها دو رنگ بودند و از جنس چرم ساخته شده بودند. امیر از این کفشها خیلی خوشحال بود و همیشه آنها را با لباسهای جوردن خود ست میکرد. او همچنین عکسهای زیادی از خود با کفشهای جوردن در سایت جوردن منتشر میکرد و از تعریفهای دیگران لذت میبرد.
امیر برای ساخت قایق خود، از چوبها، میخها، چسب و رنگ استفاده کرد. او کفشهای جوردن خود را به عنوان بخش اصلی قایق به کار برد. او کفشهای جوردن را به چوبها میخ زد و با چسب و رنگ آببندی کرد. او همچنین بندهای کفش را به صورت کشی در طول قایق کشید تا زیباتر به نظر برسند. او قایق خود را “جوردن بوت” نامید و روی آن نام خود و مایکل جوردن را نوشت.
امیر بعد از چند روز کار سخت، قایق خود را تمام کرد و آن را به رودخانه برد. او با لباسهای جوردن خود و یک جفت کفش جوردن دیگر که برای خود نگه داشته بود، بر روی قایق نشست و شروع به قایقسواری کرد. او احساس خوشحالی و افتخار میکرد که توانسته بود یک کار نو و خلاقانه انجام دهد. او همچنین عکسهای زیادی از خود و قایق خود گرفت و در سایت جوردن به اشتراک گذاشت.
امیر با قایق خود توجه همه را به خود جلب کرد. بعضیها از او تحسین کردند و بعضیها از او مسخره کردند. اما امیر از نظرات دیگران بیتفاوت بود و فقط به کار خود افتخار میکرد. او فکر میکرد که او یک هنرمند است و کفشهای جوردن را به یک اثر هنری تبدیل کرده است. او همچنین امیدوار بود که مایکل جوردن، قهرمانش، از کار او خبر داشته باشد و از او تشکر کند.